گاهی منو

گاهی منو از رو زمین بردار

سیلی بزن رویا نبینم باز

مثل همیشه خواب خوش باشی

من نبش خواب تو بشینم باز

دارم هنوز خوابت رو میبینم 

تو خواب چشمات شعر غمگینه ...

متنفرم

از زندگی ای که واسه خودم ساختم متنفرم

پیری

در بهار زندگی احساس پیری میکنم

با همه آزادگی فکر اسیری میکنم

التیام

همه چیز التیام خواهد یافت.
بدن‌ت بهبودی می‌یابد،
 قلبت شفا می‌گیرد، 
زخم‌ها خوب می‌شوند،
 ذهن ترمیم می‌شود
و روح برمی‌‌‌گردد.
شادمانی باز خواهد گشت
و دوران بد همیشگی نیست.

روزی 3 ساعت

میخوام از فردا هر جور شده روزی 3 ساعت درس بخونم

پختگی

پخته نخواهی شد ، مگر بعد از آنکه احساس کردی سرشار از سخنی ، ولی لازم نمی دانی به کسی چیزی از آن بگویی .

stress

وقتی باهاش حرف میزنم استرس میگیرم

بازار

دلم میخواد برم بازار و برای خودم چیز های مختلفی بخرم. بعد هم بیام و یوگا کار کنم و شب بخوابم و صبح دوباره ساعت 3 و نیم بیدار شوم

Lost

I made them happy by losing everything I had.

I will make her happy if I don't get into the PhD.

I wish I could study hard.

هیچ کس نیست

چرا هیچ کس این وبلاگو نمیخونه؟